درياچه نمك

بیست و چهارمین جشنواره هنر محیطی ایران در نیمه مهر ماه و بین روزهای 15 الی 17 مهرماه 88 در شهرهای ارومیه و تبریز برگزار شد تا هنرمندان مختلف جدیدترین کارهای خود را در کنار دریاچه ارومیه به اجرا درآورند. دو روز نخست این جشنواره به کار در محیط و ساحل دریاچه ارومیه پرداخته شد و آخرین روز از این جشنواره به گردهمایی هنرمندان شرکت کننده و هنرمندان بومی ارومیه و تبریز در شهر تبریز اختصاص داشت. مساحت بسیار وسیعی از دریاچه خشک شده است و برای رسيدن به آب درياچه باید چند کیلومتر بر بستری خشک که همچون کویر، گل آن ترک خورده است ،راه رفت.






شهرناز زركش




شهرناز زركش






شهرناز و محمود - زيگورات




محمود مكتبي - باغ ايراني

















گروه هنرجديد- دروازه جهنم



كار گروهي - ميان حلقه آتش



كارگروهي- پيله










کار «3549»

کار «3549» یکی از اجرهای نمادین گروهی ما است که در دریاچه ارومیه انجام شد. تخریب‌ محیط زیست و بی توجهی نسبت به این مسئله همانند اوضاع نابه‌سامان فرهنگی که در همه جای کشور حاکم است موجب شده بود تا دریاچه بزرگ ارومیه که شاید مهم‌ترین جاذبه طبیعی شهرهای ارومیه و حوالی آن است، رو به خشک شدن برود و این مسئله را می‌شد از بی رونقی خانه‌ها و سایر مکان‌های «چی‌چست» دید. اما 3549 نیز نشانی از همین خشک شدن بود، 3549 قدم رفتیم و رفتیم تا از محل اسکان به آب برسیم؛ حرکتی اجتماعی که مساله‌اش تنها به خشک شدن یک تکه زمین نمی‌انجامد بلکه اشاره به تبعات بسیار ناخوشایند اجتماعی و فرهنگی‌ این خشک شدن دارد. این قدم‌ها(3549) فاصله‌ای را نشان می‌دهد که ما از طبیعت اطراف خود گرفته‌ایم، فاصله‌ای از یک خشکی تا آنجا که هنوز دریاچه زنده بود و زندگی می‌کرد.
عکس‌ها از: مهدی متولی





كار گروهي - انتخابي از محيط - فرشي از انگور




همايش در رابطه با هنر مشاركتي

در اين همايش محمود مكتبي،شهرناز زركش،عاطفه خاص،مهتاب قائمي،تارا گودرزي، مقاله و ترجمه‌هاي خود را در رابطه با هنر مشاركتي ارائه دادند.









مسجد تبريز
عكس‌ها از شهرناز زركش

خبر جشنواره

در یک خانه ویرانه

گروه هنر جديد ، چند روز گرم تابستان را در خانه‌اي مشغول به كار بودند كه به ويران شودنش زمان زيادي نمانده بود. خانه‌اي كه گچ ديوارش در حال ريختن بود و سكوتي سنگين در همه اتاق‌هايش لانه كرده بود.
"آیینه" تارا گودرزی - لايه گچي سقف جلوي حمام خانه ، ريخته بود.درست است كه چند روز بيشتر به ويراني خانه و حمام آن نمانده بود ؛ ولي حس زنانه اجازه نمي داد به راحتي از كنارش گذشت. با تكه پارچه هاي قرمز، حاشيه اي برايش ساخته شد و شبيه به آينه هاي حمام شد كه تا چند سال پيش در بساط دست فروش ها زياد ديده مي‌شد ؛ البته اين آينه از خاك بود .

"گیس" عاطفه خاص - موي بريده شده‌اي كه صاحبش‌ آن را در شكاف ديوار نصب كرده تا نشاني باشد از حضور زنانه‌اي در ويرانه .

"اتاق من" راحله زمردی نیا - راحله زمردي‌نيا از تكنيك عكاسي بهره برده تا حضورش را در اتاق نشيمن به ثبت رساند . به خاطر چسباندن پارچه‌هاي قرمز بر شيشه اتاق ، نور قرمزي فضا را فرا گرفته بود. او با پارچه‌هاي قرمز سايه‌اش را نيز بر زمين نقش كرده بود.

"اسارت" شهرناز زرکش - شهرناز زركش ، يكي از زيباترين تار‌هاي بافته شده‌‌اش را،در اين خانه نصب كرد.تار در گوشه‌ي ديوار اتاق خوب نشسته بود.

"پیله" تارا گودرزی - در پيله ،دلبستگي هاي رنگارنگ به اجرا گذاشت شد.

"آزادی ام درون من است" محمود مکتبی

"درد مشترك" محمود و تارا - پروژه مشترک از محمود و تارا. هر دو در این اثر به نوبه خود به بافتن مشغول‌هستند که البته كار، در نهایت حاصلی متفاوت را به دست می دهد. حلقه هایی متفاوت از سیم خاردار و کاموا. حلقه هایی از یک درد مشترک.

"چاه" تارا گودرزی - در حياط خانه چاهي بود بسيار عميق . بالاي چاه كه مي‌استادي عكس خود را در آب مي‌ديدي و اگر سنگي به طرف آب مي‌انداختي تا مدتي آب پر تلاطم نمي‌گذاشت آدمي كه در ته چاه به طرفت دست دراز كرده بود ببيني.

"پیشکش" تارا گودرزی - این کار در ادامه کار با دستکش ها انجام شد . دست ها برای تارا نمادی از انسان ها هستند. فضای کوچک دست شويي ، دنیای کوچک مان را می مانست با آدمهای بسیارش .

"درون آلوده من" محمود مکتبی

"پیشکش" تارا گودرزی - آب مايع حيات است ودر اسطوره هايمان جاودانگي را در آن مي جويند.در اثر «پيشکش» آب زلال در قالب «دست» به عنوان نمادي از انسان، به نمايش درآمده است.
اين «دستها» به مرور زمان ذره ذره آب شده و اين آب بهانه اي مي شود براي حياتي ديگر.

بغيير از عكس‌هاي مربوط به چاه كه توسط تارا گرفته شده ،ديگر عكس‌ها مربوط به راحله زمردی نیا هستند.

شهريور 1387

صلح


ساخت آرمي در ساحل قلعه مرغي جزيره هرمز به سفارش جمعيت حلال احمر ايران ،توسط گروه هنر جديد، در ابعاد تقريبي 800 مترمربع

براي به نقش كشيدن اين آرم از خاك‌هاي رنگي هرمز،سنگ و چترهاي سفيد استفاده شد.






عكس‌ها از سازمان هلال احمر

اسفند1387

یک و دو روز در ماشلك

یکی از ویژگی‌های مهم گروه ما سفرهای متعدد به شهرهای مختلف ایران و گرایش به طبیعت و محیط زیست است که این امر را می‌توان به وضوح در آثار گروهی و فردی هر کدام از افراد مشاهده نمود. طبیعت و سفر به مکان‌های مختلف موجب تاثیرات فراوانی بر کلیه کارهای گروهی و فردی ما شده است تا آنجا که بسیاری از این آثار به صورت مجموعه‌ای در محیط‌های گوناگون پدید آمدند و به نوعی می‌توان گفت که مکان تبدیل به جزئی از مفهوم و ساختار این آثار شد. سفر به نوشهر و جنگل ماشلک که برای دومین بار پس از شانزدهمین جشنواره نوشهر صورت گرفت، یکی از سفرهای پربار گروه بود که طی آن، دو هفته متوالی به نوشهر رفتیم و به کار در محیط زیبای آن پرداختیم. نخستین کارما در هفته نخست، «فرش سبز» بود که در هوایی بسیار مطبوع و نم نم باران اجرا شد و نور و فضای خاص خود را داشت.

فرش سبز-كار گروهي

اما سفر دوم به نوشهر با کارهای انفرادی آغاز شد که عکس‌هایی از آن را مشاهده می‌کنید و هر کدام از ما به اجرای کارهایی جدید یا در راستای کارهای پیشین پرداختیم. روز دوم این هفته نیز به اجرایی از مجموعه کارهای «فرش» اختصاص یافت که این بار با چوب‌های خشک شده در جنگل فرشی نو ساختیم.

فرشي از شاخه‌هاي شكسته-كار گروهي


«آزادی‌ام درون من است» عنوان مجموعه‌ای کاری‌ست که نخستین بار سال پیش در همین جنگل با سیم‌های خاردار انجام شد و پس از آن با مواد دیگری از جمله خار در محیط‌های دیگر ادامه یافت. این اثر در ادامه همان آثار پیشین بوده است تا این بار همان مفهوم با استفاده از خارهای زیبا و طبیعی یک جنگل القا شود.

آزاديم درون من است-محمود مكتبي


این کار هم در همان مجموعه ستارگان زمین می‌گنجد و در همان راستا کار شده اما انتخاب حالت محو برای این عکس از سوی عکاس(راحله زمردی‌نیا) بوده است.

ستارگان زمين-محمود مكتبي
مرگ طبيعت مرگ انسان-راحله زمردي‌نيا


«کلاه گیس» از دیگر کارهای مجموعه‌ای است که عاطفه خاص آن را در محیط‌های مختلف اجرا کرده اما اجرهای متنوع این اثر در سفر امسال به ماشلک یکی از اجراهای خوب و تاثیرگذار این سفر بود.

كلاه گيس-عاطفه خاص


اجرای سقفی دیگر که کاری مشترک از عاطفه و تارا است، این بار با خطوط کمتر و شکلی هندسی اجرا شد. اجرهای متعدد و متنوع این اثر روند جالبی برای این اثر بوجود آورده است اما حسی که از این کار می‌توانست در آن محیط سبز برای مخاطب ایجاد شود نوعی تعلیق خاصی بود که در این اثر وجود داشت و رنگ قرمز آن در تضاد با محیط اطراف این حس را دو چندان می‌کرد.

سقفي ديگر-عاطفه تارا


کارهای تارا به مانند کارهای اخیر او در چند سفر و جشنواره اخیر، کارهایی بود که بیشتر جنبه اجرا در محیط را با خود داشت و شاید بتوان او را هم به مانند بسیاری از هنرمندان دیگر که به جستجوی رابطه خود با محیط و عناصر موجود هستند، هنرمندی جستجوگر دانست.

چمباتمه-تارانقابپريهمچون خواب


اثر «حضور» به مانند بیشتر آثاری که مرور شد، اثری از راحله زمردی‌نیا است که به صورت یک مجموعه کار با همین عنوان در محیط‌های گوناگون کار شده است. این اثر حضور این هنرمند را در محیط‌های مختلف به نمایش می‌گذارد و به نوعی این حضور را به ثبت می‌رساند و به همین علت بسیار وابسته به عکاسی و حرفه تخصصی این هنرمند است.

حضور-راحله زمردي نيا

عكس‌ها از راحله زمردي نيا

در آخر هم می‌بایست از مهدی متولی برای همراهی‌اش طی این دو هفته در نوشهر و کمک‌های فراوان برای اجرای اثار گروهی و عکس‌های راحله زمردی‌نیا از تمامی آثار، تشکر کرد.